هرکه بدین سرای درآمد نانش دهید و از عقیده اش مپرسید چراکه آنکه در نزد خدا به جان ارزد در نزد ما به تکه نانی همی ارزد

تاريخ ايران!

آي بزرگترها، آي باباها، آي مامانا

شما كه نگران آينده ما بچه ها هستيد

شما نگرانيد كه چهار سال پيش تكرار نشه

ما بچه ها نگرانيم كه

چطور 4 سال گذشته رو از تاريخ ايران حذف كنيم

۱۱ نظر:

توكا گفت...

خب شما خيلي زرنگي كوچولوي فعال..... چه كار داره به ما !!!!!

رویا گفت...

سلام پارسا جون.

خداکنه زودتر این کابوس بگذره.

ماهم نگرانیم و میخوایم زودی از این

وضعیت رها شیم .شاید زمان به زخممون

مرهم بذاره.

درســـــــــــااااا گفت...

سُلام بچه 4 شاله جون
نزن این حرفا رو
نــــــــــــــزن
به دو دلیل:
اولا اینکه میان دستگیرت میکنن میبرنت اونجا که عرب نی انداخت
دوما که نگو که داغ دلم تازه شـــــــد
میدونی آدم از کجا میسوزه؟
از اینجا هنوز یه سری میگن که میدونی چقدر توی این 4 ساله پیشرفت کردیم آره از لحاظ پسرفت کردن توی این 4 ساله خیلی پیشرفت کردیم.

درســـــــــــااااا گفت...

منو نگا دارم با بچه فینگیلی درد و دل میکنم
عجبــــــــــــا
قدیما میذاشتن اول بچه با سواد بشه بعد حرف سیاسی میزد ولی الان!!!!
خب اینم یه جور پیشرفته که توی این 4 ساله تفاق افتاده

درســـــــــــااااا گفت...

راستی بچه جون بابات رو معرفی کن مثه اینکه خیلی خوش سر و زبونه که میتونه انقده قشنگ حرف بذاره تو دهنت!!!!!!!!!!!!!!!!

درســـــــــــااااا گفت...

ّباباتو جدی نگیر بزن تو سرش بخندیم

درســـــــــــااااا گفت...

آها تو سرش زده که تو رو بهش داده؟
شما هم بزن بخندیم
آپم بابای محمد پارسای عزیز امیدوارم از بابت کامنت ها دلگیر نشده باشید
ولی چه حالی میده آدم جای یکی دیگه حرف بزنه ها
سوتیم که میده بندازه تقصیر اون بدبخت(!)
بی صبرانه منتظر وقتی هستم که بزرگ بشه و از شما به جرم حرف تو دهن دیگرن گذاشتن شکایت کنه

رویا گفت...

ته دلم سیاسیه پارسا جون.چه کار کنم خوب؟

زهیر گفت...

سلام
سلامی از صمیم قلب به تو که همچین نظری داری!!!

الينا گفت...

محمد پارساي عزيز

بنويس دوباره پر كن
دفتر شعر و ترانه
بگو از حادثه نو
بنويس با هر بهانه

اونائيكه ميترسن :

گرگ را كي بود صلابت شير

الينا گفت...

در ضمن باباي باحالي داري

به من كه خيلي كمك كرد
دمش گرم