هرکه بدین سرای درآمد نانش دهید و از عقیده اش مپرسید چراکه آنکه در نزد خدا به جان ارزد در نزد ما به تکه نانی همی ارزد
چه بابایِ بابای بافکری...
نور ببارد به مزارش خاله جان!
نمی خواهم نا امیدت کنم ولی خاله اون دوره بابابزرگت بوده این روزها تخم مرغ رو درسته میذارن که گربه ای کلاغی به عشق خوردنش بیاد بعد بگیرن لهش کنند. روزگار غریبی است پسرم.
واسه من که خیلی سخت بوده هنوز هم آدم نشدم
ارسال یک نظر
۴ نظر:
چه بابایِ بابای بافکری...
نور ببارد به مزارش خاله جان!
نمی خواهم نا امیدت کنم ولی خاله اون دوره بابابزرگت بوده این روزها تخم مرغ رو درسته میذارن که گربه ای کلاغی به عشق خوردنش بیاد بعد بگیرن لهش کنند. روزگار غریبی است پسرم.
واسه من که خیلی سخت بوده هنوز هم آدم نشدم
ارسال یک نظر