نسل جزغاله

اين دهه شصتي ها لج آدم را در مي آورند.بس كه نق مي زنند كه ما بدبختيم و نسل سوخته مي باشيم و باباهايمان ما را نمي فهمند و جامعه ما را درك نميكند و به جز ما هيچ كس عشقولانه نيست و هزار حرف ديگر.البته ما كه مي دانيم اين نسل چون تمام ابزارهاي رسانه اي مثل وبلاگ و گودر و فيس بوك و توئيتر و كوفت و زهرمار را در اختيار دارند اينقدر "فراَفكني" مي كنند.
ما به نمايندگي از دهه هشتاديها و نوديها مي خواهيم اعلام كنيم كه اگر شما نسل سوخته ايد پس نسل ما جزغاله مي باشند.اگر بابا و مامان دهه شصتيها آنها را نمي فهمند ولي بابا و مامانهاي ما كه از قضا همين دهه شصتيهاي غرغرو هستند ما را خوب مي فهمند يعني خوبها.حالا فكر كن ما كوچولوها روزي روزگاري بخواهيم برويم توي يكي از اين شبكه هاي اجتماعي ولگردي ،مگر مي توانيم بابا و مامانمان را بپيچانيم.گيريم چراغمان را هم اينويزيبل كنيم يا هيدن شويم يا وقتي بابايمان آمد بالا سرمان زود دكمه مينيمم پنجره مرورگرمان را بزنيم و برويم روي پايان نامه مان كه يعني داريم پايان نامه مي نويسيم، نه اينكه بابا و مامانمان خودشان اِند دو در كردن ننه بابا بودند، با نرم افزاري چيزي مچمان را ميگيرند.شايد تا آن موقع اين زاكربرگ اينها هم كه از قضا هم فكر والدين ما هستند يك اپليكيشني چيزي درست كنند تا به محض فالو يا اد كردن موجودي توسط ما آژير لپ تاپمان جيغ بكشد و آبرو ريزي راه بيندازد.
خلاصه نصيحت ما به دهه شصتيها اين مي باشد كه اينقدر غر نزنيد و يك پست بخوانيد و صد مرتبه شكر كنيد كه مامان و بابايتان تا تصميم كبري بيشتر بلد نيستند و نهايت عِلمشان اين است كه بلد مي باشند با كنترل ماهواره از ام بي سي پرشيا بروند روي فارسي وان.
ولي خدائيش وقتي بابا و مامان شديد اين روزها را يادتان باشد كه هي پست مي نويسيد و از آزادي بيان و رابطه دختر و پسر و حضور جوانان در عرصه هاي اجتماعي و پارتي و گير الكي نيرو انتظامي در كوه و پشت درخت و گوشه خيابان و زير شمشادهاي پارك ملت مي گوييد و هي به هم لايك مي دهيد.
ارادتمند شما م.پارسا 1+4 ساله از تهران