هرکه بدین سرای درآمد نانش دهید و از عقیده اش مپرسید چراکه آنکه در نزد خدا به جان ارزد در نزد ما به تکه نانی همی ارزد

مرغ ياتخم مرغ مساله اين است!

بابايمان گير داده كه الا و بلا اول تخم بوده ولي مامانمان اعتقاد دارد كه اول مرغ بوده.بابايمان مي گويد :اگه اول مرغ بوده پس بدون خروس چطور تخم كرده.مامانمان مي گويد مگه مرغهاي مرغداري به خودشون خروس ديدن كه تخم ميكنن؟ بابايمان مي گويد مرغداريها توي غذاي مرغها يك چيزهايي ميريزند كه هم تپل بشوند و تخمي.
براي اينكه دعوا بالا نگيرد ما مي پريم وسط و چون مامانمان بيشتر از بابايمان زحمت ما را مي كشد حق را به او مي دهيم و مي گوييم اول مرغ بوده دليلش هم از دو جنبه مي توان اثبات كرد.
اول از نظريه تكامل و بيگ بنگ و اين حرفا دوم هم از منظر دين و كتابهاي آسماني و فيلان.
نظر تكامليها اين مي باشد كه بعد از بيگ بنگ تك سلوليها بودند كه يواش يواش تكامل پيدا كردند و بعد از دريا بيرون آمدند و آخرش شدند اين آدم و ميمون و اسب و خر و مرغ ، پس مرغها از تخم بيرون نيامدند بلكم از تكامل يك جونور ديگر به اين شكل در آمدند.
نظريه دينهاي آسماني هم مي گويد اول آدم ابوالبشر درست شد و بعد حوا و بعد بقيه ما آدمها كه تخم و تركه آنها مي باشيم. يعني اول اسپرم و تخمك كه نبودند اول صاحبانشان بودند .خب طبق اين نظريه اول خروس خلق شد بعد مرغ و بعد دوتايي رفتند آن پشت مُشتها كه البته نمي دانيم توي بهشت بوده يا روي زمين و يكهو درد زايمان بر مرغ چيره شد و تخم به وجود آمد.
خلاصه مرغها در اين چند ميليون سال خيلي متحمل زحمت شده اند و اينكه تخمها را اول بناميم خيلي نامردي در حق مرغهاي زحمت كش مي باشد.البته زحمت خروسها را هم نبايد ناديده گرفت ولي اين مطلب ربطي به پست ندارد.

۱ نظر:

مانلی گفت...

احتمالاً هم مرغ بوده! که خب الان تخم مرغا بهشون برخورده و این قد گرون شدن! ها خاله! ;)