chambezi: براي هنرمندي كه شهرم را سبز كرد.

...و خفاش اعظم گفت :بدترين شكنجه براي دشمن مان آفتاب پرست چيست؟
يكي از خفاشها گفت: علي حضرت، بدترين چيز نور خورشيد است
پس شبانه آفتاب پرست را به صخره اي رو به آسمان بستند.....
.
.
.
و فكر ميكردند بدترين شكنجه براي هنرمند، "حصر" خواهد بود.

دوست داريد بدونيد چمبزي يعني چي؟

سلام
این عكس سمت چپ که تو لوگوی وبلاگم اون بالاست خودمم اونوری بابامــه اسمم محــمد پارساست شاید بابام اینا می خواستن اسممو ملـــی مذهبــی بـــــذارن
اهــــل چمبـــــزی ام ولــی الان تو تهــــران حبسم مامانم میگه اون اولا که تازه به حرف اومده بودم همش از یه جایی به اسم چمبـــــزی حرف می زدم چمبـــــزی جایی اون دور دوراست جایـــی که قبل از اومـــــدن تو این دنیا اونجا بودم کوچیکتر که بودم یادم میاد چه شکلی بود ولی حالا یواش یواش یادم رفته ولی می دونم جای باحالی بود یه جــور مدینــه فاضله امید وارم حبسم زودتر تموم شه دوباره برگردم اونجا این دست نوشته ها که تو وبلاگم می بینید فریاد بابامه که یواشکی روی کاغذ اومده اونم دوست داره زودتر بره چمبزی
برعکس آدمایی که دوست دارن نرن چمبزی.......

براي هنرمندي كه شهرم را سبز كرد.

۱ نظر: